[00:01.20]درویشی مُستَجابُالدّعوه در بغداد پدید آمد.
[00:06.63]حَجّاجِ یوسف را خبر کردند؛
[00:10.02]بخواندَش و گفت: «دعای خیری بر من کن.»
[00:15.60]گفت: «خدایا! جانش بستان.»
[00:19.80]گفت: «از بهر خدای، این چه دعاست؟»
[00:23.70]گفت: «این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را.»
[00:31.89]
[00:31.89]ای زِبَردستِ زیردستْآزار!
[00:36.12]گرم تا کِی بماند این بازار؟
[00:40.26]به چه کار آیدَت جهانداری؟
[00:44.61]مُردنت بِه که مردمآزاری.
نکتههاTips
درویشی مُستَجابُالدّعوه در بغداد پدید آمد. حَجّاجِ یوسف را خبر کردند؛ بخواندَش و گفت: «دعای خیری بر من کن.» گفت: «خدایا! جانش بستان.» گفت: «از بهر خدای، این چه دعاست؟» گفت: «این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را.»
مُستَجابُالدّعوه: کسی که دعایش قبول میشود.
one whose prayers were answered
حَجّاجِ یوسف: حاکمِ عراق که به ستمگری معروف بودهاست.
گرم تا کِی بماند این بازار؟: [ستم تو] تا کی میتواند ادامه داشتهباشد؟
how long do you think this market will be brisk?
جهانداری: پادشاهی و حکومت
world rule
[1] Hajjaj ibn Yusuf (ca. 661-714): an Umayyad governor of Iraq who was infamous for his cruelty and merciless oppression.
ترجمههاTranslations
ترجمه 1: Edward Eastwick
درویشی مُستَجابُالدّعوه در بغداد پدید آمد. حَجّاجِ یوسف را خبر کردند؛ بخواندَش و گفت: «دعای خیری بر من کن.» گفت: «خدایا! جانش بستان.» گفت: «از بهر خدای، این چه دعاست؟» گفت: «این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را.»
ای زِبَردستِ زیردستْآزار!
گرم تا کِی بماند این بازار؟
به چه کار آیدَت جهانداری؟
مُردنت بِه که مردمآزاری
A darwesh, whose prayers were accepted with God, made his appearance in Baghdad. They told this to Hajjaj-bin-Yusuf, who sent for him, and said, “Offer up a good prayer for me. “The darwesh said, “O God! take away his life.” “For God’s sake” asked he, “what prayer is this?” He replied, “It is a good prayer for thee, and for all Musalmān.”
DISTICHS.
Oppressor! troubler of the poor!
How soon shall this thy mart be o’er!
What good will empire be to thee?
Better thy death than tyranny.
ترجمه 2: Sir Edwin Arnold
درویشی مُستَجابُالدّعوه در بغداد پدید آمد. حَجّاجِ یوسف را خبر کردند؛ بخواندَش و گفت: «دعای خیری بر من کن.» گفت: «خدایا! جانش بستان.» گفت: «از بهر خدای، این چه دعاست؟» گفت: «این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را.»
ای زِبَردستِ زیردستْآزار!
گرم تا کِی بماند این بازار؟
به چه کار آیدَت جهانداری؟
مُردنت بِه که مردمآزاری
A dervish, whose prayers met with answers, made his appearance, and Hejaj Yusuf, calling him, said: ‘Utter a good prayer for me’, whereon the dervish exclaimed: ‘O God, take his life.’ He replied: ‘For God’s sake, what prayer is this?’ The dervish rejoined: ‘It is a good prayer for thee and for all Musalmans.’
O tyrant, who oppressest thy subjects,
How long wilt thou persevere in this?
Of what use is authority to thee?
To die is better for thee than to oppress men.